شاید باورش سخت باشد، اما این دانشمند بزرگ تاریخ از خون میترسید!
تاریخ انتشار: ۳ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۵۹۱۳۴
او به خوردن حیوانات مختلف علاقه داشت، اما جغد نمیخورد!
به گزارش فرادید، داروین یک غذاخور ماجراجو بود و کنجکاوی علمی خود را در مورد حیوانات هم در طبیعت و هم روی میز غذا به کار میبرد. زمانی که در کمبریج زندگی میکرد، ریاست «باشگاه گلوتن» را بر عهده داشت. این باشگاه یک گردهمایی هفتگی برگزار میکرد که طرفداران غذا برای خوردن «گوشتهای عجیب» و مزهکردنشان دور هم جمع میشدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این حال، این مانع از آن نشد که در طول سفرهایش به آمریکای جنوبی، گوشتهای عجیب و غریب دیگر را امتحان نکند. او با علاقه در مورد آرمادیلوها نوشت و توضیح داد که آنها «مزهای شبیه اردک دارند» و همچنین در مورد یک جونده ۲۰ پوندی ناشناس - به احتمال زیاد یک آگوتی - گفته است: «بهترین گوشتی که تا به حال چشیدهام.»
اشتهای جسورانه او بعداً مفهوم «Phylum Feast» را پیدا کرد، یک برنامه غذایی با تنوع زیستی که از فلسفه باشگاه گلوتن برای خوردن «پرندگان و جانوران ناشناخته» الگوبرداری شده بود.
او با دختر عموی اولش ازدواج کردداروین دقیقاً مانند غذا، رویکردی آگاهانه تحلیلی برای ازدواج داشت و فهرستی از جوانب مثبت و منفی ازدواج را لیست کرده بود. مزایای او شامل «تولید مثل»، «داشتن همراه همیشگی» و ... بود، در مقایسه با مضراتی مانند «از دست دادن زمان برای مطالعه» و «داشتن پول کمتر برای کتاب به خاطر هزینههای زندگی». او در نهایت به این نتیجه رسید که باید ازدواج کند، اما چیزی که جالب بود این است که برای کسی که بعدا نقش ژنتیک را در انتخاب همسر تبیین میکند، داروین تصمیمی عجیب گرفت: او با دختر عموی اول خود ازدواج کرد. البته این موضوع در زمان داروین کمتر از امروز تابو بود و داروین تا زمان مرگش در سال ۱۸۸۲ به مدت ۴۳ سال با همسرش زندگی کرد.
او عاشق بازی تختهنرد بودداروین در بیشتر دوران بزرگسالی خود از یک بیماری مرموز رنج میبرد، با علائمی مانند سردرد، بیخوابی و استفراغ که اغلب در مواقع استرس یا خستگی شدید نمایان میشد. او سعی کرد با پیروی از یک برنامه روزانه در سالهای آخر زندگیاش، که زمان زیادی برای مطالعه و تحقیق در خانه داشت، با این مشکل مبارزه کند. یک از این برنامهها بازی تختهنرد بود. هر شب بین ساعت ۸ تا ۸:۳۰ شب.
از خون میترسید و تحمل دیدنش را نداشتداروین مدتها قبل از اینکه رشته زیستشناسی را انتخاب کند، به قصد دکترشدن مانند پدرش در دانشگاه ادینبورگ تحصیل کرد. با این حال تحصیل در رشته پزشکی مدت زیادی طول نکشید، زیرا داروین ظاهراً نمیتوانست دیدن خون را تحمل کند. او که قادر به رویارویی با مدل جراحیهای قرن نوزدهم نبود، ترجیح داد به جای آن به مطالعه الهیات بپردازد و در نهایت کشیش یک کلیسای کوچک شد.
ناتورالیسم در آن زمان یکی از علایق متداول افراد مذهبی روستایی بود و از این رو داروین به عنوان یک طبیعتگرا سفر پنجساله خود را به همرا ناخدا رابرت فیتزروی با کشتی ام اچ اس بی گل که به نیروی دریایی بریتانیا تعلق داشت آغاز کرد. داروین در طی این سفر دریایی، گونههای مختلفی از جمله گیاهان، پرندگان و فسیلها را گردآوری و مورد تحقیق و بررسی قرار داد. یکی از اهداف مهم داروین تهیه نقشههای خطوط ساحلی در آمریکای جنوبی و دیگر نقاط اقیانوس آرام بود.
علاقهای به بحث و جدل نداشتاگر چه داروین در حین سفر به اقیانوس اطلس جنوبی شروع به توسعه ایدههای خود در مورد تکامل کرد، اما انتشار «درباره منشاء گونهها» را برای بیش از دو دهه به تعویق انداخت. او قبلاً متقاعد شده بود که نظریهاش درست است، اما به عنوان کسی که بهخوبی با مسیحیت آشنا بود، نگران بود که اگر این نظریه را مطرح را کند چگونه در محافل مذهبی با آن برخورد خواهند کرد.
داروین در نهایت تصمیم گرفت نظریهاش را منتشر کند، اما چه زمانی؟ وقتی که شنید آلفرد راسل والاس، طبیعتشناس بریتانیایی، در حال توسعه نظریه مشابهی است. هر دو مرد توسط انجمن Linnean لندن مورد تجلیل قرار گرفتند، اما داروین در نهایت اعتبار بسیار بیشتری برای این ایده به دست آورد.
او اشتراکات زیادی با آبراهام لینکلن داشتهم داروین و هم آبراهام لینکلن، رئیسجمهوری آمریکا، در ۱۲ فوریه ۱۸۰۹ به دنیا آمدند و هر دو نقشهای مهمی در تاریخ ایفا کردند. اما شباهتها به همین جا ختم نمیشود: داروین، مانند لینکلن، طرفدار الغای بردهداری بود. او در طول سفرهای خود در آمریکای جنوبی، بردهداری را از نزدیک دید و مکرراً از آرزوی خود برای پایاندادن به این موضوع نوشت.
او در سال ۱۸۳۳ که آن را «لکه ننگ بر آزادی انسان» میداند مینویسد که «به اندازه کافی بردهداری را دیدهام.» داروین در این زمینه بیان کرد: «فکر نمیکنم که خدا اجازه چنین قساوتهایی را بدهد.» و تصور میشود که این تجربیات - همراه با مرگ غمانگیز دو تن از فرزندانش - در تغییرات باورهای مذهبی داروین نقش داشته است.
او یک عذرخواهی دیرهنگام از کلیسای انگلستان دریافت کردداروین حتی زمانی که ایمانش کمرنگ شد، هرگز مسیحیت را به طور کامل رد نکرد. با این حال او با گذشت زمان بیشتر به آگنوستیک گرایش پیدا کرد و به نظر میرسد طبق یکی از تفسیرهای مقاله او به نام «بیان احساسات در انسان و حیوانات» که در سال ۱۸۷۲ نوشته شد، دیدگاه او راجع به «شفقت» به عنوان یک ویژگی تکاملی سودمند از بودیسم تبتی الهام گرفته شده باشد و البته با حمایت از ایده تکامل از طریق انتخاب طبیعی، او از چشم کلیسای انگلستان افتاد.
با این وجود، بیش از ۱۲۵سال پس از مرگ داروین، کلیسا به دلیل رفتارش با طبیعتشناس افسانهای عذرخواهی کرد. در متن عذرخواهی چنین نوشتند: «چارلز داروین! ۲۰۰ سال از تولد شما میگذرد. کلیسای انگلستان به خاطر سوءتفاهم پیشآمده با شما و به خاطر واکنش ما و به دلیل به درک نادرست ما از صحبتهای شما هنوز یک عذرخواهی مدیون شماست و امیدواریم که پذیرفته شود.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: چارلز داروین قیمت طلا و ارز قیمت موبایل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۵۹۱۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طالبزاده با وجود اهانتهای گروههای مختلف، هیچگاه نه مردد شد و نه ترسید/زیست شهیدانه در زندگی نادر دیده میشد
همایش «قدس از چشمان آقای نادر» روز گذشته ۹ اردیبهشت ماه به مناسبت سالگرد عروج نادر طالبزاده در سالن سوره حوزه هنری با حضور تعدادی از چهرههای فرهنگی و هنری برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، همایش «قدس از چشمان آقای نادر» روز گذشته ۹ اردیبهشت ماه به مناسبت سالگرد عروج نادر طالبزاده در سالن سوره حوزه هنری با حضور تعدادی از چهرههای فرهنگی و هنری برگزار شد.
حسن رحیمپور ازغدی سخنران افتتاحیه این همایش در توصیف ویژگی های منحصر به فرد نادر طالبزاده گفت: یکی از موارد، قدرت شخصیت او بود. هرکسی نمیتواند در خود، انقلاب شخصیتی ایجاد کند. اینکه فردی در شخصیت خود انقلاب کرده و فاعل باشد و نه منفعل، بیانگر قدرتمندی بودن او است.
وی افزود: طالبزاده از چه محیط و جایگاهی به چه محیطی آمد؟ چند نفر مانند او را میشناسید که مسیری از زندگی در آمریکا و تحصیل در دانشگاه کلمبیا تا حضور در جبهه جنگ را پیموده باشد؟ همینطور جبهه بعد از جنگ.
ازغدی اشاره کرد: طالبزاده با وجود اهانتهایی که از گروههای مختلف به او میشد، نه هیچ گاه مردد شد و نه ترسید. منبع جوشان ایمان او واقعا حیرت انگیز است.
این نویسنده بیان داشت: همه چیز در زندگیای که در آمریکا داشت، برای او محیا بود؛ همان چیزهایی که همه آرزوی آن را دارند و برای آن حاضر هستند حتی خیانت کنند.
دکتر مجید شاه حسینی، رئیس فرهنگستان هنر از دیگر مهمانان این همایش بود که تصریح کرد: ویژگی جالب در شخصیت نادر طالبزاده این بود که هرچه از او می کندند، بیتعلقتر میشد. هرچه از او دریغ میکردند، روحیه او با نشاطتر میشد.
وی بیان داشت: جمله حاج قاسم سلیمانی «که باید شهید زندگی کنی تا شهید شوی» در شخصیت آقای طالبزاده صادق بود و ما زیست شهیدانه را در او دیدیم. بنابراین بنده قطعا معتقد هستم که ایشان در میان شهدا هستند. طالبزاده حتی نسبت به کسانی که به او بدی میکردند نیز حسن نیت داشت.
شاهحسینی در ادامه خطاب به جوانان گفت: سلوک هنری نادر طالبزاده را روز به روز مرور کنید. هرچه او جلوتر رفت، موحدتر و انقلابیتر شد.
رئیس فرهنگستان هنر در پایان اظهار داشت: نادر طالبزاده با این شیوه زندگی، حجت را بر همه ما تمام کرد. نه حق خستگی، نه دلشکستگی و نه توقع برای کسی باقی نگذاشت.
دکتر سید محمد حسینی، معاون پارلمانی رئیس جمهور در ادامه این همایش بیان داشت: این روزها که شاهد خیزش دانشجویان و اساتید آمریکا بخصوص دانشگاه کلبمیا محلی که نادر عزیز در آن تحصیل کرده بود، در حمایت از مردم مظلوم غزه و فلسطین هستیم که البته مدعیان آزادی بیان با برخوردهای خشن و بی رحمانه، اساتید و دانشجویان را به شدت سرکوب و صدها نفر از آنها را بازداشت کردهاند، بیشتر به یاد نادر عزیز می افتیم.
دکتر حسینی تاکید کرد: اگرچه نادر طالبزاده در آمریکا تحصیل کرد اما مثل غربزدهها مرعوب و مفتون تمدن مادی غرب نشد چرا که با بینش عمیق ماهیت واقعی صهیونیسم و امپریالیسم را بخوبی شناخته بود.
وی اظهار داشت: طبق سخن امام علی (ع) که فرمود: «رُبّ کلام انفذ من صولة» چه بسا سخنی که نفوذش از یورش و حمله کردن (نظامی) بیشتر باشد، لذا تاثیر کلام هنرمندانه در مواردی میتواند از جنگ و قدرت نظامی بیشتر باشد، همچنان که رهبر معظم انقلاب تاثیر رسانه را از موشک و پهباد افزون دانستند و حاج نادر عزیز از جمله کسانی بود که این مسئله را بخوبی درک کرده بود و حضورش در عرصه رسانه و هنر برای تحقق این هدف بود.
معاون رئیس جمهور تصریح کرد: اسم «نادر» برای مرحوم نادر ظالبزاده کاملا با مسمی بود و بر این باوریم که ایشان نادرهای در حوزه رسانه بود و با خوش فکری و انتخاب هوشمندانه جریان سازی میکرد. او بسیاری از اندیشمندان و متفکران غرب را میشناخت و از ظرفیت آنها برای نقد و افشای ماهیت نظام سلطه استفاده میکرد.
رضا برجی، مستندساز حوزه جنگ، از دیگر سخنرانان همایش «قدس از چشمان آقای نادر» و طی سخنانی گفت: نادر این را درک کرد که تا ما نتوانیم فرهنگ ایرانی-اسلامی را توأما در کشورها گسترش دهیم، با مشکل مواجه هستیم.
وی اشاره کرد: در زمان آقای احمدی نژاد التماس کردیم یک رقم معقول به ما بدهند تا با کمک بچههای جهاد و روی زمینی که خود اهالی بوسنی در اختیار ما میگذارند، یک مسجد بسازیم، اما این پول را به ما ندادند. در همان زمان، سرهنگ قذافی پیش از سقوط خود یک مسجد نیمه کاره ساخته بود که اگر بخواهیم این هزینه را به امروز محاسبه کنیم، ۳۵ میلیارد میشود.
این مستندساز بیان داشت: شرایط مدیریتی حوزههای فرهنگی ما، خیلی وحشتناک است و نادر این موضوع را نیز درک کرده بود. ما شروع به آموزش بچههای لبنانی در باغ فردوس کردیم و آنها با همین آموزش چهار ماهه، شبکه المنار را تاسیس کردند. سپس اقدام به آموزش بچههای افغانی و بعد، بوسنیایی کردیم. اما مسئولین باغ فردوس را بستند و آن را به یک موزه تبدیل کردند. ما مطمئن شدیم که این اتفاق، حاصل جریان نفوذ است. این شبکه نفوذ، دقیقا میداند که در وزارت ارشاد باید چه کاری انجام دهد و در نتیجه، باغ فردوس را نابود میکند.
وی در مورد اهمیت حوزه مستند خاطرنشان کرد: در دنیا، یکی از مهمترین بخشهای شبکههای تلویزیونی، «مستند» است. همین بخش در تلویزیون ما، یکی از بیعرضهترین بخشها است. در کشورهای دیگر گفته میشود که اگر میخواهی فیلمسازی یادبگیری، اول چند فیلم داستانی بساز و بعد سراغ مستند برو؛ اما این سیر در کشور ما معکوس است.
برجی ادامه داد: در مورد فیلم سینمایی داستانی هم موضوع آن مهم است. آیا ما باید از این خوشحال باشیم که ۸۰ میلیون نفر در کشور «فسیل» را تماشا کردند؟ واقعا چنین مواردی خوشحالی ندارد.
وی اظهار داشت: یکی از دغدغههایی که نادر طالبزاده داشت، این بود که چرا دانشگاههای ما نسبت به سایر دانشگاهها عقب است؟ چرا الان تمام دانشگاههای آمریکا و اروپا، فریاد غزه سر میدهند اما دانشجوهای ما بیخیال هستند. این اتفاق به دلیل بیخیال بودن مسئولین دانشگاههای ما است.
برجی در پایان اشاره کرد: من یقین دارم نادر طالبزاده، فرجالله سلحشور و جمال شورجه، خط قرمز نفوذ را رد کردند و باید حذف فیزیکی میشدند.